اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تحمل کردن

نویسه گردانی: TḤML KRDN
تحمل کردن . [ ت َ ح َم ْم ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) صبر کردن و طاقت آوردن . (ناظم الاطباء). تاب آوردن . بردباری کردن . برتابیدن : با این همه تحملهای پادشاهانه میکرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 230). و آنگاه بر زبان راند که اگر من در این خدمت مشقتی تحمل کردم ... به امید طلب رضا و فراغ ملک بر من سهل و آسان میگذشت . (کلیله و دمنه ).
ترا تحمل امثال ما بباید کرد
که هیچکس نزند بر درخت بی بر سنگ .

سعدی (گلستان ).


سپر صبر تحمل نکند تیر فراق
با کمان ابرو اگر جنگ نیاغازی به .

سعدی .


آرزومند کعبه راشرطست
که تحمل کند نشیب و فراز.

سعدی .


|| بر خود رنج و مشقت آوردن و رنج کشیدن . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.