تخت
نویسه گردانی:
TḴT
تخت . [ ت ُ ] (اِ) بمعنی ششصد درهم نیز آمده است . (شعوری ج 1ورق 303 الف ). وزنه ای معادل 600 یا 400 درم . (ناظم الاطباء). اوقیه را نیز تخت خوانند. (شعوری ایضاً).
واژه های همانند
۱۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
باغ تخت قاجاریه . [ غ ِ ت َت ِ ری ی َ ] (اِخ ) باغی است در جانب شمال شیراز به مسافت یک میل ، در کنار تپه ای که اتابک قراچه والی مملکت ...
تخت تپه (به انگلیسی مسا: mesa از ریشه ای پرتغالی و اسپانیائی به معنای میز) در زمینشناسی به تپهها یا کوههای وسیع و تکافتاده که دامنههای پرشیب دارن...