گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تخت بر نویسه گردانی: TḴT BR تخت بر. [ ت َ ب َ ] (نف مرکب ) بَرنده ٔ تخت . تخت گیر. که تخت رباید و گیرد : تخت بر، آن سر که بر او پای تست بختور، آن دل که در او جای تست .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه واژه معنی تخت سمن بر تخت سمن بر. [ ت َ ت ِ س َ م َم ْ ب َ ] (اِخ ) تخت صنم بر. کوهی نزدیک شمس آباد چهارمحال . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). تخت صنم بر تخت صنم بر. [ ت َ ت ِ ص َن َ ب َ ] (اِخ ) تخت سمن بر. رجوع به همین کلمه شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود