گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تخیل کردن نویسه گردانی: TḴYL KRDN تخیل کردن . [ ت َ خ َی ْ ی ُ ک َ دَ] (مص مرکب ) صورت بستن . در خیال آوردن : هرکه با دوست چو سعدی نفسی خوش دریافت بجز اودر نظرش یار تخیل نکند. سعدی .رجوع به تخیل شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود