تداوم
نویسه گردانی:
TDʼWM
تداوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) انبوهی کردن کار بر کسی . (تاج المصادر بیهقی ). تدائم . رجوع به تدائم شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تداوم . [ ت َ وُ ] (ع مص ) گرد برگشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تداوم مرغ در هوا؛ تحلیق آن . (ذیل اقرب الموارد از الاسا...
همتای پارسی این واژه ی عربی، این است: آستنیا āstanyā (سغدی)***فانکو آدینات 09163657861