گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تر نویسه گردانی: TR تر. [ ت َرر ] (ع اِ) ۞ ناحیه ٔ بین قبل و دبر: بین التر والفر. ۞ (دزی ج 1 ص 142). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه واژه معنی ژوپی تر آمون ژوپی تر آمون . [ ت ِ ] (اِخ ) یکی از القاب اسکندر کبیر، و شرح آن چنین است : زمانی که اسکندر کبیر در مقدونیه بود خودرا پسر زئوس یا ژوپیتر که ب... تر زدن به کسی شخصیت کسی را به چالش کشیدن زبان تر کردن زبان تر کردن . [ زَ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از لقمه در دهن گذاشتن باشد. (آنندراج ) (برهان قاطع). لقمه در دهان گذاشتن . (ناظم الاطباء).... تر و خشک کردن تر و خشک کردن . [ ت َ رُ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه کودک یا بیماری را پرستاری کردن . تر و تازه کردن تر و تازه کردن . [ ت َ رُ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرد کردن . (ناظم الاطباء). || آراستن و پیراستن و به صفا و جلوه آوردن . خوش و شاداب کرد... ماری دانگله تر ماری دانگله تر. [ ل ِ ت ِرر ] (اِخ ) ۞ (1496 - 1533 م .) ملکه ٔ فرانسه و دختر هانری هفتم و همسر لوئی دوازدهم بود که سپس همسر دوک دوسوفولک ... تنگ دو مرغ آمده در یکدگر وز دل شه قافیه شان تنگ تر قافیه تنگ بودن لغتنامه دهخدا قافیه تنگ بودن . [ ی َ / ی ِ ت َ دَ ] قافیه تنگ شدن (آمدن ،افتادن )؛ مشکل بودن (شدن ) اتیان قوافی : خاقانی را گلی بچنگ ا... طر طر. [ طَرر ] (ع مص ) نیک راندن . || گرد آوردن شتران از اطراف و جوانب وقت راندن . || تیز کردن کارد و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تی... طر طر. [ طُرر ] (ع اِ) همه : جأوا طراً؛ آمدند همه . (منتهی الارب ). جمیع. کلا.همگی . جمیعاً. کافةً. قاطِبة. گِشت . همگان . کلمه ٔ طر در زبان عرب جز ... طرء طرء. [طَرْءْ ] (ع مص ) از جائی و شهری آمدن کسی را. (منتهی الارب ). یا ناگاه بدرآمدن از جائی بر کسی . یقال : طراءَ علیهم ؛ اذا اتاهم من مکان... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۸ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود