گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ترازو گشتن نویسه گردانی: TRʼZW GŠTN ترازو گشتن . [ ت َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) ترازو شدن : نیم آگاه از زلف بلندش اینقدر دانم که از دلها ترازو گشت مژگان رسای او. صائب (از بهار عجم و آنندراج ).و رجوع به ترازو شدن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود