تراش کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عبارت از آن است که مانند چیزی که خواسته باشند بسازند و آن چیز که ساخته شود، بعینه مانند منقول عنه گردد. (آنندراج ). || تراش کردن درخت ؛ بریدن شاخه های زاید آن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || تراشیدن ریش . (ایضاً). || تراشیدن . برداشتن از روی چیزی با آلتی بُرنده . (ایضاً)
: بقوت تو من از جمله ٔ بنی آدم
تراش کردم چیزی چو کفشگر ز ادیم .
سوزنی .