اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تراش کردن

نویسه گردانی: TRʼŠ KRDN
تراش کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عبارت از آن است که مانند چیزی که خواسته باشند بسازند و آن چیز که ساخته شود، بعینه مانند منقول عنه گردد. (آنندراج ). || تراش کردن درخت ؛ بریدن شاخه های زاید آن . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || تراشیدن ریش . (ایضاً). || تراشیدن . برداشتن از روی چیزی با آلتی بُرنده . (ایضاً) :
بقوت تو من از جمله ٔ بنی آدم
تراش کردم چیزی چو کفشگر ز ادیم .

سوزنی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
آب تراش کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خراشیدن خیار و خربزه و امثال آن با کفچه سهولت مضغ را.
پاک تراش کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب )در باغبانی ، پاک تراشیدن شاخهای درختان باغ . || در حلاّقی ، پاک تراشیدن ریش چنانکه بن مویها برجا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.