اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترانه زدن

نویسه گردانی: TRʼNH ZDN
ترانه زدن . [ ت َ ن َ / ن ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) نغمه سرایی کردن :
سودای زهد خشکم بر باد داده حاصل
مطرب بزن ترانه ساقی بیار باده .

جمال الدین سلمان (از آنندراج ).


آتش ز دمم زبانه می زد
شوق از قلمم ترانه می زد.

فیضی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.