ترتیب نهادن
نویسه گردانی:
TRTYB NHADN
ترتیب نهادن . [ ت َ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) نظام نهادن . رسم گذاردن و انجام دادن کاری بر آئین نظم : خواجه احمد بدیوان آمدو بنشست و شغل وزارت سخت نیکو پیش گرفت و ترتیبی و نظامی نهاد که سخت کافی و شایسته و آهسته و ادیب و فاضل و معاملت دان بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 382).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.