ترحیب نمودن
نویسه گردانی:
TRḤYB NMWDN
ترحیب نمودن . [ ت َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) گرم پرسیدن . برخورد خوش نمودن : دمنه بدید که شیر در تقریب گاو... ترحیب می نماید. (کلیله ودمنه ). شتر به ترحیبی تمام نمود. (کلیله و دمنه ).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.