اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترخان فرمودن

نویسه گردانی: TRḴAN FRMWDN
ترخان فرمودن . [ ت َ ف َ دَ ] (مص مرکب ) بمنصب ترخانی رسانیدن : و اتفاقی را که دلالت امیر ایتقول کرده بود و آن جماعت را می شناخت ، او را ترخان فرمود و یرلیغ فرمود تا همواره به تفحص مشغول باشد. (تاریخ غازانی ص 280). و رجوع به ترخان کردن و ترخان و ترخانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.