ترخیص
نویسه گردانی:
TRḴYṢ
ترخیص . [ ت َ ] (ع مص ) رخصت دادن (زوزنی ) (دهار). رخصت دادن مر کسی را در کاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رخصت کردن و اجازت دادن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.