ترک دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) قطع کردن . پایان دادن . خاموش ساختن . رها کردن
: سنّت عشق سعدیا ترک نمیدهی بلی
کی ز دلم بدر رود خوی سرشته در گلم .
سعدی .
باک مدار سعدیا گر به فدا رود سری
هر که به معظمی رسد ترک دهد محقّری .
سعدی .
نشست شعله ٔ آواز بلبلان صائب
برای خاطر گل ترک آه و ناله بده .
صاحب (از آنندراج ).