اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ترمغز گشتن

نویسه گردانی: TRMḠZ GŠTN
ترمغز گشتن . [ ت َ م َ گ َ ت َ ] (اِ مرکب ) آب به بینی افتادن . تر شدن بینی چنانکه به عطسه افتد :
از گرد راهش آسمان ترمغز گشته آنچنان
کز عطسه ٔ مغزش جهان پر مشک تاتار آمده .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.