تریغ
نویسه گردانی:
TRYḠ
تریغ. [ ت َ رَی ْ ی ُ ] (ع مص ) تر گردیدن ترید. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). تر گردیدن ترید به نان خورش . (از اقرب الموارد). تروغ . (اقرب الموارد). رجوع به مصدر مزبور شود.
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طریق الزنبجیار. [ طَ قُزْ زَم ْ ب َج ْ ] (اِخ ) ۞ یکی از جاده های عمومی مسافرتی بین اشبیلیه و قرطبه است . (الحلل السندسیه ج 1 ص 134).