اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تسبیح گویان

نویسه گردانی: TSBYḤ GWYAN
تسبیح گویان . [ ت َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) در حال تسبیح گفتن :
بر زمین الحمدللّه خون حیوان بسته نقش
بر هوا تسبیح گویان جان حیوان آمده .

خاقانی .


نقش نامت کرده دل محراب تسبیح وجود
تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت .

سعدی .


و رجوع به تسبیح و دیگر ترکیبات آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.