اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تشت زدن

نویسه گردانی: TŠT ZDN
تشت زدن . [ ت َ زَ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از گرفتن آفتاب و ماه بود. (انجمن آرا). کوفتن مس و جز آن به هنگام گرفتن ماه و آفتاب و این رسم ولایت است و درهندوستان هنگام آبله برآوردن کودک اگر رعد و برق درخروش آید، همین عمل میکنند. (آنندراج ) :
روی تو چو ماه است و مرا سینه چو تشت
من تشت همی زنم که مه بگرفته .

(از انجمن آرا).


بر ماه گرفته تشت میزد.

زلالی (از آنندراج ).


و رجوع به تشت شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.