اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تشت زر

نویسه گردانی: TŠT ZR
تشت زر. [ ت َ ت ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آفتاب جهانتاب . (برهان ) (آنندراج ). تشت زرین . آفتاب . (فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) :
مگر روز قیفال او راند خواهد
که تشت زر ازشرق رخشان نماید.

سراج الدین سکزی (از انجمن آرا).


|| تشتی از طلا. و رجوع به طشت زر شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طشت زر. [ طَ ت ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) معروف است که طشت طلا و لگن طلا باشد. (برهان ) (آنندراج ). || کنایه از آفتاب عالمتاب هم هست...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.