گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تشنه کام نویسه گردانی: TŠNH KAM تشنه کام . [ ت ِ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) کسی که کام وی ازتشنگی خشک شده باشد. (ناظم الاطباء). سخت تشنه . تشنه لب . || آرزومند. خواهان چیزی : ز فیض باده جوش گل بباد است چراغان تشنه کام یک چراغ است .محمد زمان راسخ (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود