اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تصنیف ساز

نویسه گردانی: TṢNYF SAZ
تصنیف ساز. [ ت َ ] (نف مرکب ) کارسرای . حراره گوی . وشاح . زاجل . زجال . مُوَشِّح . (یادداشت مرحوم دهخدا). سازنده ٔ سرود و تصنیف . که تصنیف و نواهای موسیقی سازد:
تو شاعر نیستی تصنیف سازی .

ایرج میرزا.


و رجوع به تصنیف شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.