اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تطاول کردن

نویسه گردانی: TṬAWL KRDN
تطاول کردن . [ ت َ وُ ک َ دَ] (مص مرکب ) ظلم و جور کردن . معامله کردن با درشتی و گستاخی . (ناظم الاطباء). تجاوز و تعدی :
پسندیده کاران جاویدنام
تطاول نکردند بر مال عام .

(بوستان ).


تطاول که تو کردی به دوستی با من
من آن بدشمن خونخوار خویش نپْسندم .

سعدی .


چو از زلفش بدین روز اوفتادم
بمن ای شب مکن چندین تطاول .

امیرخسرو (از آنندراج ).


و رجوع به تطاول شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.