اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تظلم برآوردن

نویسه گردانی: TẒLM BRʼAWRDN
تظلم برآوردن . [ ت َ ظَل ْ ل ُ ب َ وَ دَ ] (مص مرکب ) تظلم آوردن :
چون شاه حبش دم تظلم
پیش قزل ارسلان برآورد.

خاقانی .


تظلم برآورد و فریاد خواند
که شفقت برافتاد و رحمت نماند.

(بوستان ).


ورجوع به تظلم و ماده ٔ پیش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.