اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تظلم دار

نویسه گردانی: TẒLM DʼR
تظلم دار. [ ت َ ظَل ْ ل ُ ] (نف مرکب ) دادخواه :
چون رباب است دست برسر عقل
از دم وصل تو تظلم دار.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.