تع
نویسه گردانی:
Tʽ
تع. [ ت َع ع ] (ع مص ) درماندن در سخن . || درشکوخیدن ستور در ریگ . || سست شدن و فروهشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سست شدن . (از اقرب الموارد). || قی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شاخ تا شاخ جستن . [ ج َ ت َ ] (مص مرکب ) شاخ بشاخ جستن . شاخ به شاخ پریدن : بر سر خاکستر انده نشست وز بهانه شاخ تا شاخی بجست .مولوی (از ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
لام تا کام نگفتن . [ ن َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) ۞ هیچ نگفتن . دم نزدن . ما احار جواباً. ما رد علی سوداء و لا بیضاء.
تا کشتن همراه بودن . [ ک ُ ت َ هََ دَ ] (مص مرکب ) (...همراه بودن ) تا قتل همراه بودن . تا خون همراه بودن . کنایه از کمال عداوت و دشمنی اس...
در عربی، طنطن یا مطنطن که در ماده سخن تقلید صدای کوبش طبل است، به معنی پرآوازه و پر سر و صدا که در آفاق مشهور شده است. حتی در مقام سخن، وقتی میگوییم ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نخست چنین گوید در این نامه که همیشه عالم مردم دور و بر علم و کسب دانش بوده اند.