گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تعبیر رفتن نویسه گردانی: TʽBYR RFTN تعبیر رفتن . [ ت َ رَ ت َ ] (مص مرکب ) تعبیر شدن : دیدم بخواب خوش که بدستم پیاله بودتعبیر رفت و کار به دولت حواله بود.حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود