تعریف کردن
نویسه گردانی:
TʽRYF KRDN
تعریف کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ستایش کردن و توصیف کردن و بیان نمودن و صفات پسندیده و اخلاق حسنه و کمالات صوری و معنوی کسی را بیان کردن و شناس نمودن و شناسا کردن . (ناظم الاطباء): ببینم و تعریف کنم . تعریف خود کردن پنبه خائیدن است .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.