تعصب کردن
نویسه گردانی:
TʽṢB KRDN
تعصب کردن . [ ت َ ع َص ْ ص ُ ک َدَ ] (مص مرکب ) جانب داری کردن . طرفداری شدید کردن . حمایت بدون چون و چرا کردن . عصبیت کردن :
گفت ای مردک خدا در حق تو چندان لطف نکرده است که تو در حق خانه ٔ او چنین تعصب می کنی . (منتخب لطائف عبید زاکانی چ برلن ص 147). رجوع به تعصب شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.