اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تعلل آوردن

نویسه گردانی: TʽLL ʼAWRDN
تعلل آوردن . [ ت َ ع َل ْ ل ُ وَدَ ] (مص مرکب ) دفعالوقت کردن . بهانه آوردن . روزگارگذراندن : به حکم فرمان ... آمدند مگر قلعه ٔ الموت و لَم سر، که تعلل آوردند و التماس نمودند. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به تعلل و ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.