اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تعلیم گرفتن

نویسه گردانی: TʽLYM GRFTN
تعلیم گرفتن . [ ت َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) فراگرفتن . آموختن چیزی از کسی :
همه شیران بیشه بیم گیرند
که مردان از زنان تعلیم گیرند.

نظامی .


دردمندی از فلک تعلیم می باید گرفت
هر سر مه ناخنی بر سینه می باید زدن .

صائب (ازآنندراج ).


خاکساری نقش پا تعلیم میگیرد ز ما
در فن خود گرچه بی قدریم شهرت کرده ایم .

کلیم (ایضاً).


و رجوع به تعلیم و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.