تعمل
نویسه گردانی:
TʽML
تعمل . [ ت َ ع َم ْ م ُ ] (ع مص ) رنج بردن در کار. (تاج المصادر بیهقی ). سختی کشیدن جهت کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || عنایت و کوشش کردن در برآوردن حاجت مردم . (از اقرب الموارد). || کاری گرفتن از خود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). از خود کاری گرفتن . (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تأمل فرمودن . [ ت َ ءَم ْ م ُ ف َ دَ ] (مص مرکب ) تأمل کردن . نیک نگریستن : همچنان که در آداب درس من نظر میفرمایی در آداب نفس من نیز ت...