اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تعمیر کردن

نویسه گردانی: TʽMYR KRDN
تعمیر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بنای شکسته یا جز آن را مرمت کردن :
ویرانه را چه فرش به ازنور آفتاب
تعمیر دل بساغر چون آفتاب کن .

صائب (از آنندراج ).


خضر وقتی گو که تعمیر خراب ما کند
زان که گنجی هست پنهان در ته دیوار ما.

نظیری (ایضاً).


و رجوع به تعمیر و ماده ٔ بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.