اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تفرج زدن

نویسه گردانی: TFRJ ZDN
تفرج زدن . [ ت َ ف َرْ رُ زَ دَ ] (مص مرکب ) تفرج کردن . (آنندراج ) :
دانا که زد تفرج این چرخ حقه باز
هنگامه بازچید و در جستجو ببست .

حافظ (از آنندراج ).


رجوع به تفرج و دیگر ترکیب های آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.