تفسیده گشتن
نویسه گردانی:
TFSYDH GŠTN
تفسیده گشتن . [ ت َ دَ / دِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) تفسیده شدن . گرم گشتن . تفسیدن : و جوانان از جانبین چالش و سواران بر رقعه ٔ حرب پیاده فرومیکردند تا تنور حرب تفسیده گشت . (جهانگشای جوینی ). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.