اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تفسیر کردن

نویسه گردانی: TFSYR KRDN
تفسیر کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آشکار و هویدا کردن سخن . ترجمه کردن . شرح کردن و بیان کردن سخنی از زبانی بزبانی دیگر و یا توضیح کردن سخنی غامض را بزبانی روشن و آشکار :
ز سینه تا به لب آیین نیشتر دارم
حدیث از جگر پاره میکنم تفسیر.

خاقانی .


کنم تفسیر سریانی ز انجیل
بخوانم از خط عبری معما.

خاقانی .


میکند باد صبا هر روز پیش از آفتاب
مصحف خلق ترا از بوی گل تفسیرها.

صائب (از آنندراج ).


عقل نتواند ادا کردن ادای حسن را
عشق میخواهد که تفسیری کند این آیه را.

واله هروی (از آنندراج ).


دارد گل ریاض حقیقت گلاب راز
مصحف به پیش دارم و تفسیر میکنم .

اسیری (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.