تقبیل
نویسه گردانی:
TQBYL
تقبیل . [ ت َ ] (ع مص ) بوسه دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ). چون بقاعده باشد بوسه دادن . (ناظم الاطباء). بوسیدن چیزی را و بوسه دادن . (غیاث اللغات ) : بعد از تقدیم خدمت وتقبیل خاک حضرت و تقریر ثنا و تحیت گفت ... (سندبادنامه ص 198). || تقبل العامل العمل تقبیلاً؛ ضامن دادن عامل ، و این نادر است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به تقبل شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.