اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقصیر رفتن

نویسه گردانی: TQṢYR RFTN
تقصیر رفتن . [ ت َ رَ ت َ] (مص مرکب ) تقصیر افتادن . کوتاهی شدن :
داری هوس کشتنم اینک سر و خنجر
تقصیر اگر میرود از جانب ما نیست .

سلمان (از آنندراج ).


در گنه کز جانب ما بود تقصیری نرفت
چون در آمرزش که کار اوست تقصیری کند.

خواجه پیشنماز (از آنندراج ).


رجوع به تقصیر و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.