گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تقصیر نمودن نویسه گردانی: TQṢYR NMWDN تقصیر نمودن . [ ت َ ن ُ / ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) کوتاهی نمودن . قصور ورزیدن : با تو ندهد دل که جفایی کنم از بیش هرچند بخدمت در، تقصیر نمایی . منوچهری .و رجوع به تقصیر ودیگر ترکیبهای آن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود