اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تقلع

نویسه گردانی: TQLʽ
تقلع. [ ت َ ق َل ْ ل ُ ] (ع مص ) برکنده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ازبن برکنده شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || رفتن چنانکه گویی سرازیر رود. (از اقرب الموارد). رجوع به تقلعث شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۹ ثانیه
تقلا. [ ت َ ق َل ْ لا ] (اِ) در تداول عامه ، کوشش بلیغ. تلاش . جهد. سعی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دست و پا زدن برای رهایی از بندی یا ...
تقلا. [ ت َ ] (اِخ ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ .ق .). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد ...
تغلا. [ ت ِ غ َل ْ لا ] (از ع ، اِ) شدت عطش و اضطرابی که در بیمار، ویژه بیماری تب پیدا شود. (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.