اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تکبر کردن

نویسه گردانی: TKBR KRDN
تکبر کردن . [ ت َ ک َ ب ب ُ ک َدَ ] (مص مرکب ) غرور و خودبینی کردن . گردنکشی و گستاخی کردن . خود را بر دیگران برتر نشان دادن . مردم رادر مقابل خود ناچیز و بیمقدار پنداشتن :
کسی کو تکبر کند باکسان
به خواری شود کمتر از ناکسان .

(بوستان ).


تو نیز ار تکبر کنی همچنان
نمایی که پیشت تکبرکنان .

(بوستان ).


تکبر کند مرد حشمت پرست
نداند که حشمت به حلم اندر است .

(بوستان ).


تکبر مکن بر ره راستی
که دستت گرفتند و برخاستی .

(بوستان ).


چند خرامی و تکبر کنی
دولت پارینه تصور کنی .

(گلستان ).


تا تطاول نپسندی و تکبر نکنی
که خدا را چو تو در ملک بسی جانورند.

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.