گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تکبیر گفتن نویسه گردانی: TKBYR GFTN تکبیر گفتن . [ ت َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) اﷲاکبر گفتن . خدای را به بزرگی یاد کردن : پس عمر سه بار تکبیر گفت . (تاریخ قم ص 301).اگر میرد کمال از عشق آن روی به روح پاک او گویند تکبیر. کمال خجندی (از آنندراج ).رجوع به تکبیر شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی چار تکبیر گفتن چار تکبیر گفتن . [ ت َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) نماز جنازه کردن . (آنندراج ). || کنایه از ترک کردن همه چیز را. (آنندراج ). و رجوع به چار تکبیر ز... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود