اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تک و تاب

نویسه گردانی: TK W TAB
تک و تاب . [ ت َ ک ُ ](ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) دو. شتاب . تاخت :
می پرید آنچنان کز آن تک و تاب
پرفکند از پیش چهار عقاب .

نظامی .


همچنان می شدند در تک و تاب
پس روآهسته پیشرو به شتاب .

نظامی .


تک و تاب شاهان بود اندکی
تب شیر در سال باشد یکی .

نظامی .


رجوع به تک و دیگر ترکیبهای آن و تاب شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.