تکه
نویسه گردانی:
TKH
تکه . [ ت َ ک ِ / ک َ ] (اِ) بز نررا گویند. (فرهنگ جهانگیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ رشیدی ). بزی را گویند که سرکرده و پیشرو گله ٔگوسفندان باشد و بز نر را نیز گفته اند اعم از بز کوهی و غیرکوهی . (برهان ) (از ناظم الاطباء). رجوع به تیس شود. || یک جلد دفتر را نامند. (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ) (از فرهنگ رشیدی ). || سرگین گاو و گاومیش را نیز گفته اند که آنرا بدست پهن ساخته بجهت سوختن خشک نموده باشند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
چل تکه . [ چ ِ ت ِک ْ ک ِ / ک َ ] (ص ، اِ مرکب ) پارچه ای که از کناره های ماهوت بریده دوزند. پارچه ای که از مجموع تکه پاره های مربعشکل ماهوت...
آخال تکه . [ ت ِک ْ ک َ ] (اِخ ) نام واحه ای از ترکستان روس در دامنه ٔ قبه داغ ، و رود اترک از آنجا گذرد.
دیزج تکه . [ زَ ت َ ک ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه با 1035 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
شرمنده تکه . [ش َ م َ دَ / دِ ت ِک ْ ک ِ ] (اِ مرکب ) (اصطلاح عامیانه )لقمه ٔ آخر غذا که در ظرف مانده و هریک از حاضران سفره آن را به دیگری ...
علی آباد تکه . [ ع َ دِ ت َ ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ریوندبخش حومه ٔ شهرستان نیشابور واقع در 12 هزارگزی جنوب نیشابور. ناحیه ایست جلگه و ...