اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تل

نویسه گردانی: TL
تل . [ ؟ ] (اِ) اسم هندی سم است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به سم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
تل عقرقوف . [ ت َل ْ ل ُ ع َ رَ ] (اِخ ) از بناهای کیکاوس در زمین بابل . ابن البلخی آرد: بعد از کیقباد نبیره ٔ او کیکاوس ... پادشاهی بگرفت ... ...
تل بردنگان . [ ت ُ ب َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 195 تن سکنه دارد. (از فرهنگ...
تل ابراهیم . [ ت َل ْ ل ِ اِ ] (اِخ ) نامی است که اکنون شهر مرد ۞ را نامند که از شهرهای شنعا بود. رجوع به فرهنگ ایران باستان صص 118-119 ...
تل شورستان . [ ] (اِخ ) موضعی است به بخارا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کامپی تل لو. [ت ِ ل ُ ] (اِخ ) ۞ حاکم نشینی است در کورس به ایالت یاستیا و 200 تن سکنه دارد.
قلعه تل گوه . [ ق َ ع َ ت ُ گ َ وَ] (اِخ ) دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون ، واقع در 10هزارگزی جنوب خاور فهلیان و ک...
قلعه نو تل سرخ . [ ق َ ع َ ن ُ ت ُ س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کامفیروز بخش اردکان شهرستان شیراز، واقع در 59 هزارگزی خاور اردکان و کنار را...
طل . [ طُل ل ] (ع اِ) گردن . || یک خوردنی از شیر. (منتهی الارب ). ج ، طلل . || شیر. (منتخب اللغات ). شیر. و منه یقال : ما بالناقة طل ؛ ای م...
طل . [ طَل ل ] (ع اِ) باران ریزه . (منتهی الارب )(منتخب اللغات ). سبکترین و ضعیفترین باران . نم . (منتهی الارب ). شب نم . (منتخب اللغات ). فو...
طل . [ طَل ل ] (ع مص ) دیرداشت وام . امروز و فردا کردن غریم خود را. (منتهی الارب ). || کمی شیر ناقة. (منتهی الارب ). کم شدن شیر ناقه . (من...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۰ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.