تل
نویسه گردانی:
TL
تل . [ ت ُ ] (اِ) کیسه ای که خیاط سوزن و انگشتانه و نخ در آن نهد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تل گرد. [ ت ُ گ ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان همایجان است که در بخش اردکان شهرستان شیراز واقع است و 125 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
تل گاو. [ ت ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان جره است که در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع است و 113 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7...
تل گوک . [ ت ُ گ ُ وَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شاپور است که در بخش مرکزی شهرستان کازرون واقع است و 107 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
تل قلی . [ ت ُ ق ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان بکش است که در بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع است و 100 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافی...
گردن تل . [ گ َ ت َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهگیلویه ٔ شهرستان بهبهان ، واقع در 2هزارگزی شمال باختری قلعه کلات مرکز دهستان...
(به انگلیسی : database) بانک اطلاعات ، پایگاه داده
تل ابرق در مرز میان امارت شارجه و امارت ام قوین در امارات متحده عربی از شهرهای کهن خاور نزدیک بوده است. این شهر در اصل در خط ساحلی خلیج فارس قرار داش...
شهر قدیمی «تلخسرو» نام منطقه ای در حدود ۶ کیلومتری شهر یاسوج ،مرکز استان کهگیلویه و بویر احمد است.
«تلخسرو» زمانی مرکز نفوذ خوانین بویراحمد علیا بو...
غلیوم تل . [ غ ِ ت ِل ل ] (اِخ ) تلفظ عربی گیوم تل ۞ . رجوع به گیوم تل و اعلام المنجد شود.
در آوانگاری زبان اقلیذ بمعنای کوه و تپه