اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تلاقی افتادن

نویسه گردانی: TLAQY ʼFTADN
تلاقی افتادن . [ ت َ اُ دَ ] (مص مرکب ) بهم رسیدن . تلاقی کردن :
کج رابا راست گر تلاقی افتد
چون تیر و کمان زیاده از یکدم نیست .

واعظ قزوینی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.