اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تلخ عیشی

نویسه گردانی: TLḴ ʽYŠY
تلخ عیشی . [ ت َ ع َ / ع ِ ] (حامص مرکب ) سختی زندگی . زندگی پرمصیبت . زندگانی ناگوار :
مبر تلخ عیشی ز روی ترش
به آب دگر آتشش بازکش .

سعدی (بوستان ).


چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی
که گر به خنده درآیی جهان شکر گیرد.

سعدی .


بر تلخ عیشی من اگر خنده آیدت
شاید که خنده ٔ شکرآمیز می کنی .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.