اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تلخ نگاه

نویسه گردانی: TLḴ NGAH
تلخ نگاه . [ ت َ ن ِ ] (ص مرکب ) تندنگاه . (آنندراج ). آنکه نگاهی پرخشم و ترس آور دارد :
پشت لب پیمانه ٔ ما سبز شد از زهر
آن ساقی بی رحم همان تلخ نگاه است .

صائب (از آنندراج ).


گو عبث پیش مرو غیر که آن تلخ نگاه
شکری نیست که پرواز مگس برتابد.

ظهوری (ایضاً).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.