اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تلفن کردن

نویسه گردانی: TLFN KRDN
تلفن کردن . [ ت ِ ل ِ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اقدام به مکالمه ٔ تلفنی . با تلفن مکالمه کردن . چنانکه گویند: من امروز به فلانی در اصفهان تلفن کردم و جریان را به او گفتم . رجوع به ماده ٔ قبل و تلفن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.