تمام آمدن
نویسه گردانی:
TMAM ʼAMDN
تمام آمدن . [ ت َ م َ دَ ] (مص مرکب ) راست آمدن . درست و براندازه شدن : طالوت بفرمود تا آن زره بیاوردند و آن سیصد و سیزده تن پوشیدند بر هیچ کس راست نیامد. داود بپوشید بر وی تمام آمد. (قصص الانبیاء ص 144). رجوع به تمام و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.